لله زهی هادراصل دوازده جدقبل محل سکونتشان نوشکی وخاران بوده است.

 زمانی بین چاکراعظم رندومیرگهرام لاشاری جنگ وجدال بوجودمی آیدمیرشیرخان که جدلله زهی ها میباشدبامیرگهرام همرکاب میشودوکمکهای جانی ومالی زیادی به ایشان میکنداین درگیری(درگیری بین لله زهی هاورندها)30سال طول میکشدولی به دلیل ناپسند کردن این محل برای سکونت سراوان رابه جای آن برمیگزینندودرسراوان ماندگارمیشونداما طولی نمیکشدکه باحاکمان سراوان واهالی آن سازگارنمیشوندوبین آنهااختلاف بوجودمی آیدوازسراوان دوباره به لاشار ومسکوتان که محل سکونت طائفه میرگهرام بوده ولله زهی هاهمراه ایشان باجنگ چاکررندبوده اندبرای سکونت خود     بر میگزینندودرخیال آن بوده اندکه شایداینها(طائفه میرگهرام)مثل ماوفادارباشندوآن روزهایی که ماآنها رایاری کرده بودیم به خاطربیاورندولی بعدازمدتی میان این دوطائفه اختلاف بوجودمی آید (مشخص است که دوسرداروحکمران دریک منطقه نمیتوانند حکمرانی کنند)به همین دلیل این اختلاف زیادباعث جنگ بین دوطائفه  لله زهی هاولاشاری ها میشود میرهوتی که ازطائفه لله زهی ها میباشددراین جنگ بیشترین نقش راداشته است دراین جنگ 10نفر ازلاشاری ها وچندنفرازلله زهی ها کشته میشوندولله زهی هااز لاشار به پشامگ(ازروستاهای سرباز که محل سکونت کنونی  لله زهی هامیباشد)میروند. بعدازمدتی لله زهی هادرزمان سردارحسین خان درخواست حکمرانی وگرفتن مالیات ازچندین روستای اطراف پشامگ وخود پشامگ میکنندوموفق هم میشوندبه همین دلیل این قضیه منجربه اختلاف بین لله زهی ها وحسین خان میشود. برای این منظورلله زهی ها که شهرگشته بودندوجنگهای زیادی دیده بودندوسیاست هایی که داشتند برای قوی ترساختن طائفه خودوحکمرانی برمنطقه میرآخرداد را دامادمیر چوتا(یکی ازبزرگان طائفه دینارزهی ها) میکنند وازاین به بعدلله زهی ها حکمران منطقه میشوندومردم منطقه موظف میشوندمالیات های خودرابه لله زهی ها(میرآخرداد)تحویل دهندوحاکمان مناطق دیگرازاین اتحادوهمدلی درطائفه بزرگ ونامدارلله زهی ودینارزهی ترسیده بودند ودرهمین زمان ازجکیگورحسن وتاج محمدوگل محمدپیش میرمرادمحمد(ازبزرگان لله زهی ها)میروندوبه زبان بلوچی میار ایشان (پناهنده)میشوند. میرعصاومیرزنگی ومیرهوتی ومیرلله ومیرمرادمحمدبه راسک لشکرکشی میکنندتاقلعه راسک رابه تصرف دربیاورند میرنواب خان ومیرمیریوسف خان ومحمدخان سلحشورهم لشکرخودراآماده میکنندودرمقابل لله زهی ها می ایستند که دراین جنگ میرمرادمحمد ومیرزنگی به شهادت می رسندومیرنواب خان رندفراری وبه قصرقندپناهنده میشود.میرهوتی وشنبه وجهانشاه ومیرمحمدکریم ومیرعبدالرحیم ومیرآدینگ ومیرآخردادومیرعصاومیربیک محمد قلعه راسک رابه تصرف درمی آورندوازاین موضوع سردارحسین خان وبهرام خان ورستم خان عصبانی میشوند.سردارحسین خان >سنگوروبجارو ولی محمدوخان محمد(ازطائفه لله زهی)رابه راسک احضار میکنندوازآنها مالیات میخواهندآنها نیز درجواب میگویندکه ما در تاریخ به هیچکس مالیات نداده بلکه دریافت کرده ایم سردارحسین خان خشمگین شده ودوتای آنها رابه شهادت میرساند میرآدینگ ومیرآخردادبرای گرفتن انتقام به محل سکونت حسین خان(کیچ مکران)میروندوهرچی ازاموال حسین خان دردیدودسترس بودبرای خودبرمیدارندوازاین موضوع سردارحسین خان پریشان میشودوبالله زهی ها به گفتگو میپردازد ومجبورمیشود شرطهای طائفه لله زهی هاراقبول ومیرعصا رابه عنوان حکمران توابع ومیرآخردادرا حکمران پشامگ ومیرعلی محمد(بزرگ طائفه دینارزهی ها)راحکمران ناانت قبول داشته باشند.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: